محمدحسین بنایی کشتان، سید صادق زمانی، ناصر آقایی استادیار
انعکاس اندیشههای کیرکگارد در برگزیده آثار نمایشی ژانپلسارتر
چکیده:
اگزیستانسیالیسم، مطرحترین فلسفه بعد از جنگ جهانی دوم بوده است که در میان روشنفکران و هنرمندان، بهویژه در شعرها، نمایشنامهها و فیلمهای سینمائی، تأثیر خود را بر جای گذاشته است. یکی از برجستهترین هنرمندان نمایشنامهنویس و فیلسوف اگزیستانسیالیسم، ژان پل سارتر(1980–190۵) بود که او را در ردیف شاخه الحادی یا خدا ناباوری میدانند. هدف از این مقاله این است که آیا میتوان، این فرضیه را به اثبات رساند که سارتر، متأثر از کیرکگارد(1855-1813) ، فیلسوف و بنیانگذار اگزیستانسیالیسم که برخلاف عقاید سارتر، پیرو مسیحیت و شاخه الهی این فلسفه محسوب میشود، بوده است یا خیر؟ اگر بوده است، موارد و مقولات اگزیستانسیالیستی متأثر از کیرکگارد، چه بوده است؟ آیا انعکاس این موارد و مقولات را در آثار دراماتیک سارتر هم میتوان مشاهده کرد؟ برای پاسخ به سؤالات فوق، ابتدا به توضیح مقولات اگزیستانسیالیسم کیرکگارد مانند: سپهر هستی یا استهتیک، سپهر اخلاقی و سپهر دینی، فراموشی، انتخاب، باور همگانی، پشیمانی و احساس ندامت، میپردازیم و بعد ازآن به بررسی و تحلیل موضوعاتی میپردازیم که آیا مقولات یا نکتههای فلسفی اگزیستانسیالیسم در نمایشنامههای سارتر به مانند: دستهای آلوده، مردههای بی کفنودفن، مگسها، روسپی بزرگوار و جهنم (دوزخ) انعکاس یافته است یا خیر و در تأیید آن میکوشیم.
در این مقاله از روش مطالعات کتابخانهای و بررسی و مطابقت با تکیه بر تحلیل عقلی، پیش رفتهایم تا این نتیجه حاصل آید که فرایند استهتیکی خلق آثار دراماتیک (نمایشی) سارتر که بار فلسفی اگزیستانسیالیسم متأثر از کیرکگارد را اگر در بردارد، چگونه به آثار هنری بهیادماندنی در تاریخ ادبیات دراماتیک جهان تبدیلشده است؟
واژگان کلیدی: ژان پل سارتر، کیرکگارد، اگزیستانسیالیسم، نمایشنامه